سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ستیز ، تدبیر را باطل کند . [نهج البلاغه]
آیین دانایان 7
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» تصویر اختصاصی شیعه نیوز از درب منزل حضرت زهرا (سلام الله علیها)

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » آیین دانایان 7 ( پنج شنبه 91/1/17 :: ساعت 8:25 عصر )
»» بازی رایانهای؛ همراهی دین با خشونت برای ایجاد هیجان!

مطالعات انجام‌شده در دانشگاه‌های جهان بر روی بازی‌های ویدئویی جدید نشان می‌دهد این بازی‌ها به شدت تلاش کرده‌اند خشونت را به دین ارتباط دهند.

مجله اینترنتی "دیجیتال ترندز" در شماره اخیر خود در مطلبی با عنوان "طبق مطالعات، بازی‌های ویدئویی جدید به شدت خشونت را به دین ارتباط می‌دهند" به قلم "جف هیوز" می‌‌نویسد: بازی و خشونت در بررسی‌های گذشته مورد مطالعه قرار گرفته‌اند اما آیا بازی‌های ویدئویی بیش از حد خشونت را به دین ارتباط می‌دهند؟ هنگامی که مذهب را با بازی‌های ویدئویی تلفیق کنید چه چیزی به دست می‌آید؟ بر اساس مطالعات جدید که اوایل هفته جاری به وسیله دانشگاه میزوری منتشر شده، از تلفیق دین با بازی‌های ویدئویی خشونت و یا به طور خاص تصویری اغراق‌ شده از خشونت مرتبط با مذهب به دست می‌آید.

بازی های ویدئویی تلاش دارند دین را به خشونت ارتباط دهند
این نتیجه جنجال‌برانگیز به وسیله یکی از دانشجویان دکترا در دانشکده روزنامه‌نگاری دانشگاه میزوری به نام "گرگ پرالت" به دست آمده است. یافته‌های وی در کنفرانسی با موضوع دین دیجیتالی در ژانویه گذشته که از سوی مرکز فرهنگ و مذهب رسانه‌ای برگزار شده بود، مطرح شد. بر اساس برنامه کنفرانس، این تحقیق 20 صفحه‌ای "مذهب آرپی‌جی: ترسیم دین در بازی‌های معاصر" نام دارد. در این تحقیق پنج بازی ویدئویی که اخیرا روانه بازار شده و پرالت معتقد است بیشترین تکیه را در داستان خود بر دین دارند، مورد مطالعه قرار گرفته‌اند: Mass Effect 2, Final Fantasy 13, Assassin’s Creed, Castlevania .Lords of Shadow, Elder Scrolls: Oblivion سه تای این بازی‌ها درباره دین‌های افسانه‌ای هستند و دو تای آن ها در رابطه با کلیسای کاتولیک ساخته شده‌اند. پرالت می‌گوید که بین 30 تا 70 ساعت برای هر بازی زمان صرف کرده و بازی Final Fantasy XIII زمان بیشتری را از وی گرفته است. پرالت هر یک از این گیم‌ها را بازی کرده، از موضوعات اصلی آن یادداشت برداشته و صحنه‌هایی را که موضوعات بیشتری مربوط به دین داشته‌اند را از نظر تصویری تحلیل کرده است. وی پس از آن نتیجه‌گیری کرده که این بازی های ویدئویی تلاش دارند دین را به خشونت ارتباط دهند.

در همه این بازی‌ها دین به عنوان مشکل اصلی تصویر می‌شود
این دانشجوی دکترا می‌گوید: «در بیشتر این بازی‌ها تاکید بسیار زیادی بر معبد شوالیه‌ها و موضوع جنگ‌های صلیبی می‌شود. در هر یک از این بازی‌ها نه تنها بر جنبه خشونت‌آمیز دین تاکید شده بلکه دین مشکلی را ایجاد می‌کند که شخصیت اصلی باید بر آن فائق آید، چه این مشکل مقابله با متعصبان دینی و چه نفرین شدن به دلیل گناهی مذهبی باشد.»

بازی‌های ویدئویی تصویر بهتری از دین‌های سازمان‌دهی‌شده نسبت به دین‌های معنوی ارائه می‌دهند
در طول سال های اخیر مشاهده کرده‌ایم که چگونه موضوعی مانند خشونت در بازی‌های ویدئویی می‌تواند با برخی جنبش‌های قانونی رو به رو شود اما چرا باید موضوعی حساس مانند دین را با خشونت همراه کرد؟ پرالت درباره بازی "VentureBeat" که وی از ابتدا انتظار دیدن خشونت را در آن نداشته، می‌گوید: «به طور کلی، معتقدم که زمان تحقیق درباره خشونت در بازی‌های ویدئویی سپری شده است. من به ترسیم دین‌های سازمان‌دهی‌شده در برابر دین‌های معنوی علاقه‌مند شدم و انتظار داشتم تصویری که از دین‌های سازمان‌دهی‌شده ارائه می‌شود را ضعیف‌تر از دین‌های معنوی ببینم.»

بنابراین آیا می‌توان نتیجه‌گیری کرد که بازی‌های ویدئویی در حال راه اندازی تبلیغات منفی علیه مذهب هستند؟ پرالت از یک سو به موضوع بازی Assassin’s Creed اشاره می‌کند که در آن قهرمانان یا تروریست‌ها به عنوان "سکولارهای دوران روشنفکری" نام برده می‌شوند و از کنترل افکار عمومی به وسیله کلیسای کاتولیک به وسیله معبد شوالیه‌هایش جلوگیری می‌کنند. از سوی دیگر، در بازی Thane and Mass Effect 2 موضوعات معنوی به صورتی مثبت‌تر ارائه شده‌اند. در نهایت پرالت معتقد است که طراحان این بازی‌ها به طور عمدی قصد ندارند به تصویر دین‌های سازمان‌دهی‌شده ضربه بزنند. وی می‌گوید: «معتقدم که آنها تنها از دین برای خلق نکات تهییج‌کننده در داستان‌هایشان استفاده می‌کنند. اگر نگاهی به بازی‌های ویدئویی در سراسر جهان بیندازید، بیشتر آنها تا حدی با خشونت سر و کار دارند زیرا خشونت به معنای درگیری است و درگیری هیجان‌انگیز است. به نظر می‌رسد که دین با خشونت پیوند داده می‌شود زیرا داستان جالبی می‌سازد.»

صنعت رو به رشد ساخت بازی‌های ویدئویی روز به روز بیشتر از دین به عنوان نکته‌ای هیجان‌انگیز استفاده می‌کنند
شرکت "گاما اسکواد" در تکذیبیه‌ای جالب در رد این تحقیق اعلام کرد که بازی‌های ویدئویی از ابتدا به وسیله افراد ژاپنی طراحی می‌شوند و مذاهب اصلی ژاپن شامل شینتوئی و بودایی می‌شود. در نتیجه طراحان ژاپنی با مذاهب غربی به عنوان موضوعی هیجان‌انگیز و غیرعادی برخورد می‌کنند که این مسئله منجر به احساسی کردن بیش از حد برخی جنبه‌هایی از تاریخ می‌شود. پرالت در خصوص تحقیقاتش می‌گوید که دین موضوعی جالب برای نویسندگان است زیرا "نکته‌ای مهم در انگیزه‌های مردم و زندگی‌شان محسوب می‌شود." وی هم‌چنین تاکید می‌کند که ادبیات، فیلم‌ها و تلویزیون غربی‌ها تاکنون به نقش دین در جامعه اشاره کرده‌اند و ساخت بازی‌های ویدئویی به عنوان صنعتی که در سال های اخیر رشد کرده منجر به خلق داستان‌های هیجان‌انگیزتر شده است که "به بحث دین می‌پردازند." تصادفا نتیجه‌گیری انجام شده به وسیله پرالت تنها محدود به بازی‌های ویدئویی نمی‌شود که با حروف "تی" یا" ام" درجه‌بندی شده‌اند بلکه بازی Legend of Zelda : Skyward Sword نیز یافته‌های پرالت را تایید می‌کند.

منبع: فارس



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » آیین دانایان 7 ( شنبه 90/12/27 :: ساعت 1:38 صبح )
»» توصیه آیت الله جوادی آملی درباره نماز شب

 

امام صادق علیه‌السلام : آنچه در روز از دستتان می رود در شب قضا کنید و چیزی را که در شب از دست می دهید در روز قضای آن را به جای آورید. مثلا اگر نماز شب را از دست دادید در روز آن را قضا کنید.

طبق  آیه شریفه « وَتَوَکَّلْ عَلَى الْحَیِّ الَّذِی لَا یَمُوتُ »؛ و بر آن زنده ای که نمی میرد توکل کن . توکل نه به معنی تعطیل است نه به معنای تقسیم کار؛ اگر کسی بگوید کارها را به خدا واگذار کردم و خود گرفتار عُطله و تنبلی شود، ترک واجب کرده است.
اگر هم بگوید مقداری تکلیف من است و مقداری هم به عهده خداست، این هم شرک خفی است یعنی مقداری به حول قوه انسان و بخشی به حول و قوه الهی انجام می شود. این با توحید سازگار نیست. یک موحد همه امور را به حول و قوه الهی می داند.
وقتی نمازگزار می گوید: "بحول الله و قوته اقوم و اقعد" یعنی معتقد است قیام و قعود و همه امورش در شب و روز به حول و قوه الهی است. پس متوکل به همه امور واجب و مستحب و خدمات فردی و اجتماعی خود کوشا است ولی خدا را در همه امور وکیل خود قرار می دهد.با توجه به این که همه جنود آسمان و زمین سرباز خدا هستند، انسان متوکل خود را هم سرباز و از جنود الهی می داند.
بر اساس روایت امیرالمؤمنین علیه السلام: «واعلموا عبادالله ان جوارحکم جنوده و خلواتکم عیونه؛ ای بندگان خدا بدانید که اعضا و جوارح شما سرباز خدا و خلوت های شما در مرئی و منظر اوست»، اگر کار خیری انجام دادیم باید شاکر باشیم که خدای متعال با سربازان داخلی ما را حفظ کرد و اگر بیراهه رفتیم این خطر ما را تهدید می کند که خدا گاهی با جنود داخلی (اعضا و جوارحمان) و گاهی با جنود خارجی (جنود آسمان و زمین) ما را تنبیه می کند.
در مورد محبت و هدایای ما نسبت به اهل بیت علیهم السلام مثل صلوات ها و دعاها و زیارت ها ،ما آن صلاحیت را نداریم که بین خدا و ایشان واسطه شویم و به توسط ما فیضی به ایشان برسد. این چه امام زمان شناسی است که انسان خود را واسطه بین او و خدا بداند؟ بلکه هر چه هست تأدب و تقربی است برای ما. البته ممکن است که مؤمنی واسطه فیض برای مؤمنین دیگر شود مثل جناب زکریا بن آدم که به او فرمودند در قم بمان که خداوند به واسطه تو برخی از عذاب ها را از مردم دفع می کند .
آیه شریفه « وَهُوَ الَّذِی جَعَلَ اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ خِلْفَةً لِّمَنْ أَرَادَ أَن یَذَّکَّرَ أَوْ أَرَادَ شُکُورًا » ؛ این آیه و این که خداوند روز و شب را پشت سر هم قرار داده،‌ از امام صادق علیه السلام تطبیق خوبی نقل شده به این مضمون که آنچه که در روز از دستتان می رود در شب قضا کنید و چیزی را که در شب از دست می دهید در روز قضای آن را به جای آورید. مثلا اگر نماز شب را از دست دادید در روز آن را قضا کنید .
طبق آیه شریفه « وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا » (الفرقان آیه63)؛ بندگان خدای رحمان کسانی هستند که در روی زمین به فروتنی راه می روند ،بندگان خدای رحمان فرومایه نیستند ولی فروتنانه زندگی می کنند و به سر می برند. انسان فرو مایه سست است ولی انسان فروتن محکم و متقن است اما آرام به سر می برد. اگر جاهل با ایشان از روی جاهلیتش با جهل علمی یا جاهلیت عملی حرف بزند، آنها بهشتی گونه پاسخ می دهند، قالوا قولا سالما سلیما، قولی که از هر گزندی سالم است.
« وَالَّذِینَ یَبِیتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّدًا وَقِیَامًا »(فرقان آیه) ؛
و آنانند که در حال سجده یا ایستاده، شب را به روز مى‏آورند .
بیتوته به معنی خوابیدن در شب نیست بلکه به معنای شب را به سر کردن و گذران شب است چه در حال خواب و چه در حال بیداری، اما بندگان خدا شب را یا در سجده‌اند یا در حال قیام.
« وَالَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذَابَ جَهَنَّمَ إِنَّ عَذَابَهَا کَانَ غَرَامًا » (فرقان آیه 65)؛ و کسانى‏اند که مى‏گویند: «پروردگارا، عذاب جهنم را از ما بازگردان که عذابش سخت و دایمى است .
غریم طلب کاری است که دست بردار نیست و انسان را رها نمی کند. بندگان خدای رحمان می گویند عذاب جهنم را که دست بردار نیست و ما را رها نمی کند از ما بردار. ایشان مرتب درخواست رهایی از عذاب می کنند که مبادا بلغزند و دچار آن شوند .


نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » آیین دانایان 7 ( سه شنبه 90/12/9 :: ساعت 12:0 صبح )
»» بازخوانی خاطرات دهه فجر

دهه فجر به روزهای 12 تا 22 بهمن 1357 گفته می‌شود که طی آن امام خمینی بعد از تبعید پانزده ساله در دوازدهم بهمن سال 1357 به ایران بازگشت و با اعلام بی‌طرفی ارتش شاهنشاهی، سلطنت پهلوی در بیست و دوم بهمن ماه منقرض شد. مقام معظم رهبری درباره دهه فجر می فرمایند:

دهه فجر ،‌ سرآغاز طلوع اسلام،‌ خاستگاه ارزشهای اسلامی، مقطع رهایی ملت ایران و بخشی از تاریخ ماست که گذشته را از آینده جدا ساخته است. در دهه فجر اسلام تولدی دوباره یافت و این دهه در تاریخ ایران نقطه ای تعیین کننده و بی مانند به شمارمی رود. تا قبل از انقلاب اسلامی،‌ در ایران نظام اسلامی وجودنداشت و رابطه پادشاهان با مردم رابطه ی «غالب و مغلوب» و« سلطان و رعیت » بود و پادشاهان احساس می‌کردند که فاتحینی هستند که بر مردم غلبه یافته اند و حضرت امام رضوان الله تعالی علیه این سلسله معیوب را قطع کردند و نقطه ی عطفی در تاریخ ایران به وجودآوردند و شمشیر اسلام مردم را علیه دشمنان اسلام،‌ مردم و استعمارگران به کار گرفتند. دهه انقلاب از رشحات اسلام است و آئینه ای است که خورشید اسلام در او درخشید و این دهه باید با عظمت هرچه تمامتر برگزارشود. این مراسم را با هیجانهای عاطفی صحیح، باید با طراوت و تازه کرد. در مذهب ما،‌ احساسات،‌ گریه و شادی، حب و بغض و عشق و نفرت جایگاه والایی دارد. از این رو جشنهای دهه فجر می بایستی همچون مراسم و اعیاد مذهبی گرامی داشته شود و مردمی باشد. باید کلیه مساجد فعال شوند و مردم با حضور در مساجد خاطره ی فراموش نشدنی حضرت امام و پیروزی انقلاب اسلامی را جشن بگیرند

  .

امام در مهرآباد

دوزادهم بهمن ماه 1357 یکی از ماندگارترین روزهای تاریخ معاصر ایران است. در این روز امام پس از سیزده سال دوری از وطن به کشور بازگشت. مردم شور و شوق وصف ناپذیری داشتند و این شور و شوق به ویژه در فرودگاه مهرآباد بیشتر بود.

با گشوده شدن در خروجی هواپیما، همراهان امام در برابر چشمان منتظر و مشتاق استقبال کنندگان از هواپیما خارج می شدند. به دنبال خروج خبرنگاران، نزدیکان و اعضای خانواده ی آنها ، آیت الله مطهری و آیت الله پسندیده به داخل هواپیما رفتند و در راس ساعت 9:37 دقیقه ی صبح ، امام در حالی که دستشان در دست خلبان فرانسوی بود و در حلقه ی گروهی از استقبال کنندگان چون آیت الله مطهری قرار داشت در پله ی بالای هواپیما ظاهر شد. با ورود امام به سالن فرودگاه فریاد الله اکبر سالن فرودگاه را به لرزه درآورد. هجوم خبرنگاران برای فیلم برداری و تهیه خبر بیش از حد تصور بود و کسی نمی توانست جلوی آن را بگیرد. بالاخره از مردم تقاضا شد بر روی زمین بنشینند تا چهره ی امام دیده شود . قرآن تلاوت شد و سپس دسته سرود خوانان سرود «ای امام» را سردادند. سردسته این گروه آقای اکبری بود و در طبقه دوم سالن سرود خود را اجرا کردند و فضای سالن را تحت تاثیر قرار دادند:« خمینی ای امام، ای مجاهد ، ای مظهر شرف، ای گذشته زجان در ره هدف...» پس از آن آقای نصرالله شاد نوش که دانشجو بود و قرائت پیام خوشامدگویی ملت به امام را بر عهده داشت، به قرائت پیام پرداخت. سپس امام به ایراد سخنرانی پرداخت در این سخنرانی ایشان از طبقات مختلف از جمله روحانیون، دانشجویان، بازرگانان، اساتید دانشگاهها، قضات و وکلای دادگستری ، کارمندان و کارگران، دهقانان و ...ملت تشکر نمودند و خیانتهای محمدرضا شاه را متذکر شدند.

امام از فرودگاه تا بهشت زهرا

کمیته استقبال از امام اعلام کرده بود که بعد از بیانات امام در سالن فرودگاه استقبال کنندگان به امام معرفی خواهند شد و سپس گزارش کمیته نفت و کمیته اعتصابات   نیز به محضر امام ارائه خواهد شد ولی هجوم مردم به سالن فرودگاه و انتظار مردم در بیرون از فرودگاه در عمل این برنامه ها را به هم ریخت و کمیته استقبال از امام مجبور شد ایشان را هر چه زودتر به بیرون از فرودگاه منتقل کند. کمیته استقبال از امام از بدو تشکیل ، تمام موارد را برنامه ریزی کرده بود و ماشین ویژه ای را برای این امر تدارک دیده بود. طبق تصمیم آنان ، محسن رفیق دوست از اعضای موتلفه اسلامی که تازه از زندان آزاد شده بود رانندگی ماشین حامل امام را برعهده گرفت. وی نیز ماشین بلیزری را که فردی به نام حاج علی مجمع الصنایع از بازاریان تهران تعلق داشت به عنوان ماشین حامل امام از فرودگاه تا بهشت زهرا انتخاب کرد. برای امنیت بیشتر مقرر شد تا این ماشین ضد گلوله شود تا احیانا اگر خطری متوجه شود کارگر نباشد. رفیق دوست این کار را انجام داد . کمیته استقبال از امام از پیش مقرر کرده بود تا آقایان آیت الله مطهری و مهندس هاشم صباغیان برای هماهنگی بیشتر مراسم استقبال در بلیزر همراه امام خمینی ورفیق دوست باشند. بنابراین صباغیان در صندلی عقب بلیزر نشست ولی امام که در این زمینه محذوریتی داشت و نمی خواست به جز خودشان، حاج احمد آقا و راننده (رفیق دوست) کسی در آن ماشین باشد از آقای صباغیان خواستند که از ماشین پیاده شوند .پس از آن امام در صندلی جلوی ماشین و سید احمد آقا در صندلی عقب نشستند و ماشین به سمت بهشت زهرا به راه افتاد. اعضای تیم های حفاظت کمیته استقبال از امام نیز به سرپرستی محمد بروجردی در مسیرها استقرار پیدا کردند و کنترل مسیرها را بر عهده داشتند. در بیرون از فرودگاه تا بهشت زهرا جمعیت زیادی منتظر ورود امام بودند و پیش بینی می شد به محض روئیت امام به سوی ماشین ایشان هجوم آورند. به همین دلیل چند ماشین دیگر پشت سر ماشین امام در حرکت بودند که حامل روحانیون و اعضای کمیته استقبال از امام بودند تا در صورت بروز هر گونه مشکلی به سرعت وارد عمل شوند .ولی ازدحام جمعیت در مسیرها به حدی بود که در عمل هرگونه کنترلی از اعضای کمیته استقبال از امام بر جمعیت و مسیر حرکت سلب می کرد. ماشین حامل امام به محض اینکه از فرودگاه خارج شد انبوهی از مردم آن را احاطه کردند آنان در حالی که با دیدن امام هیجان زده بودند  و شعارهایی در خوش آمد گویی امام سر می دادند ، به ماموران حفاظتی اعتنایی نمی کردند و اخطارهای آنان نیز بی اثر بود.  بدین ترتیب در عمل کارها از دست تیم حفاظت خارج شد. آنان موتورهایی را تدارک دیده بودند تا در طول مسیر حرکت امام از نزدیک شدن افراد به ماشین جلوگیری کنند. این موتورها در ازدحام و هجوم جمعیت گم شدند و نتوانستند کارآیی مناسبی داشته باشند و این مردم بودند که هدایت مسیرها را بر عهده داشتند. اکبر براتی از اعضای تیم حفاظت از امام در این زمینه می گوید:« بلیزر وارد خیابان شد. انبوه جمعیت دور تا دور ماشین را گرفتند. فقط می دانم یک لحظه بلیزر از زمین بلند شد . باور کردنی نبود . به خود گفتم خدایا به فریاد برس. دیگر حرکت ماشینها در اختیار خودمان نبود. این مردم بودند که آن را جلو بردند. به دوستانی که همراه من بودند گفتم بچه ها اسکورت بی اسکورت.  در این جمعیت اسکورت معنی نمی دهد ». 

ازدحام جمعیت در مسیرهای ورود امام آن قدر زیاد بود که ماشین حامل امام مجبور بود تغییر مسیر دهد. از جمله مسیرهای پیش بینی شده میدان انقلاب بود که با توجه به این که از قبل اعلام شده بود امام در دانشگاه تهران حضور می یابد و پایان تحصن روحانیون را اعلام می کند جمعیت زیادی به امید دیدار امام در دانشگاه و میدان انقلاب تجمع کرده بودند. این ازدحام باعث شد تا ماشین حامل امام مدتی زیادی در میدان انقلاب متوقف و در نهایت مجبور به تغییر مسیر شود. این تغییر مسیر باعث شد تا ماشین های اسکورت کمیته استقبال که با فاصله زیادی حرکت می کردند و از ماشین امام دور افتاده بودند بلیزر را گم کنند. اکبر براتی که در یکی از ماشین های اسکورت امام بود می گوید: «از میدان انقلاب تا ورود ماشین به بهشت زهرا ما هیچ اطلاعی از ماشین بلیزر حامل امام نداشتیم. »

به این ترتیب ماشین حامل امام از طریق خیابان امیریه وارد خیابان ولی عصر شد و سپس از میدان راه آهن به خیابان شهید رجایی فعلی رسید و از طریق راهی بهشت زهرا شد.هر لحظه که ماشین حامل امام به بهشت زهرا نزدیکتر می شد، بر ازدحام جمعیت افزوده می شد . آنان در حالی که از دیدن امام به شدت هیجان زده شده بود به سوی ماشین هجوم می آوردند و به ابزار احساسات می پرداختند امام نیز به ابزار احساسات آنان پاسخ می داد و در حالی که لبخند می زد برای مردم دست تکان می داد و این کار هیجان مردم را دوچندان می کرد. امام در میان این استقبال بی نظیر وارد بهشت زهرا شد.  ماشین حامل امام در وردی بهشت زهرا خاموش شد و دیگر روشن نشد . هلی کوپتر که قرار بود امام را به قطعه هفده بهشت زهرا ببرد ، در صد متری ماشین قرار گرفته بود. و امام باید به آن هلی کوپتر منتقل می شد امابه دلیل فشار امکان پیاده شدن امام از ماشین نبود. بنابراین چند تن از جوانان یا علی گویان ماشین را بلند کردند و در حالی که امام نیز داخل ماشین بود تا نزدیکی هلی کوپتر بردند .

سخنرانی تاریخی امام در بهشت زهرا

امام قبلاً اعلام کرده بودند که به محض ورود به کشور در قطعه 17 بهشت زهرا حضور می یابند و ضمن قرائت فاتحه و اادای احترام نسبت به شهدای هفده شهریور تهران و دیگر شهدا برای مردم سخنرانی خواهند کرد بنابراین بعد از اعلام این موضوع کمیته استقبال تدارک ویژه ای برای تعیین محل سخنرانی و نیز استقرار هیات همراه و نیز مردم کرد. مرتضی الویری که از طرف کمیته استقبال مامور این کار شده بود همراه با برخی از اعضای شاخه تدارکات در این زمینه فعال بودند در هوای سرد زمستان و در زمین گل آلود بهشت زهرا این کار به سختی انجام داده می شد. ولی همکاری و همت مردان کمیته استقبال و نظارت پیگیر بزرگان از جمله اعضای شورای انقلاب این امر را تسهیل می کرد. پس از استقرار امام در محل تعیین شده ابتدا آیت الله مطهری سخنرانی کوتاهی کرد و سپس قاسم امانی فرزند شهید صادق امانی به عنوان نماینده خانواده های شهدای انقلاب اسلامی برنامه ای اجرا کرد و به امام خوشامد گفت و سپس حضرت امام به ایراد سخن پرداخت:

«بسم الله الرحمن الرحیم ما در این مدت مصیبت ها دیده ایم، مصیبت های بسیار بزرگ و بعضی پیروزها حاصل شد که البته آن هم بزرگ بوده، مصیبت های زن های جوان مرده، مردهای اولاد از دست داده، طفل های پدر از دست داده. من وقتی چشمم به بعضی از اینها که اولاد خودشان را از دست داده اند می افتد، سنگینی در دوشم پیدا می شود که نمی توانم تاب بیاورم.

 من نمی توانم از عهده این خسارات که بر ملت ما وارد شده است برآیم، من نمی توانم تشکر از این ملت بکنم که همه چیز خودش را در راه خدا داد، خدای تبارک و تعالی باید به آنها اجر عنایت فرماید... ملت ما چه می گفتند که مستحق این عقوبات شدند ملت ما یک مطلبش این بود که این سلطنت پهلوی از اول که پایه گذاری شد برخلاف قوانین بود. ... ما فرض می کنیم که این سلطنت پهلوی، اول که تاسیس شد به اختیار مردم بود و مجلس موسسان را هم به اختیار مردم تاسیس کردند و این اسباب این می شود که - بر فرض اینکه این امر باطل، صحیح باشد- فقط رضاخان سلطان باشد، آن هم بر آن اشخاصی که در آن زمان بودند و اما محمد رضا سلطان باشد بر این جمعیتی که الان بیشتر شان، بلکه الا بعض قلیلی از آنها ادارک آنوقت را نکرده اند، چه حقی داشتند ملت در آن زمان، سرنوشت ما را در این زمان معین کنند؛ بنابر این سلطنت محمدرضا اولا که چون سلطنت پدرش خلاف قانون بود و با زور و با سرنیزه تاسیس شده بود مجلس، غیر قانونی است، پس سلطنت محمدرضا هم غیر قانونی است و اگر چنانچه سلطنت رضاشاه فرض بکنیم که قانونی بوده، چه حقی آنها داشتند که برای ما سرنوشت معین کنند هر کسی سرنوشتش با خودش است، مگر پدرهای ما ولی ما هستند؟ مگر آن اشخاصی که درصد سال پیش از این، هشتاد سال پیش از این بودند، می توانند سرنوشت یک ملتی را که بعدها وجود پیدا کنند، آنها تعیین بکنند؟ این هم یک دلیل که سلطنت محمدرضا سلطنت قانونی نیست.
علاوه بر این، این سلطنتی که در آنوقت درست کرده بودند و مجلس موسسان هم ما فرض کنیم که صحیح بوده است، این ملتی که سرنوشت خودش با خودش باید باشد، در این زمان می گوید که ما نمی خواهیم این سلطان را. وقتی که اینها رای دادند به اینکه ما سلطنت رضاشاه را، سلطنت محمدرضاشاه را، رژیم سلطنتی را نمی خواهیم، سرنوشت اینها با خودشان است. این هم یک راه است از برای اینکه سلطنت او باطل است. حالا می آئیم سراغ دولت هائی که ناشی شده از سلطنت محمدرضا و مجلس هائی که ما داریم... اکثر این مردم می شناسند این افرادی را که به عنوان مجلس و به عنوان وکیل مجلس سنا یا مجلس شورا در مجلس هستند؟ یا این هم با زور تعیین شده بدون اطلاع مردم. مجلسی که بدون اطلاع مردم است و بدون رضایت مردم است، این مجلس، مجلس غیرقانونی است. ..

و اما دولتی که ناشی می شود از یک شاهی که خودش و پدرش غیر قانونی است، خودش علاوه بر او غیرقانونی است، وکلائی که تعیین کرده است غیرقانونی است، دولتی که از همچو مجلسی و همچو سلطانی انشا بشود، این دولت غیرقانونی است. .. ما اعلام می کنیم که دولتی که به اسم دولت قانونی خودش را معرفی می کند، حتی خودش قبول ندارد که قانونی است، خودش تا چند سال پیش از این، تا آنوقتی که دستش نیامده بود این وزارت، قبول داشت که غیرقانونی است، حالا چه شده است که می گوید من قانونی هستم این مجلس غیرقانونی است، از خود وکلا بپرسید که آیا شما را ملت تعیین کرده است هر کدام ادعا کردند که ملت تعیین کرده است، ما دستشان را می دهیم دست یک نفر آدم ببرد او را در حوزه انتخابیه اش، در حوزه انتخابیه اش از مردم سوال می کنیم که این آقا آیا وکیل شما هست، شما او را تعیین کردید حتما بدانید که جواب آنها نفی است. بنابر این آیا یک ملتی که فریاد می کند که ما این دولت مان، این شاه مان، این مجلس مان برخلاف قوانین است و حق شرعی و حق قانونی و حق بشری ما این است که سرنوشت مان دست خودمان باشد، آیا حق این ملت این است که یک قبرستان شهید برای ما درست بکنند، در تهران، یک قبرستان هم در جاهای دیگر من باید عرض کنم که محمد رضای پهلوی، این خائن خبیث برای ما رفت، فرار کرد و همه چیز ما را به باد داد. مملکت ما را خراب کرد، قبرستان های ما را آباد کرد. مملکت ما را از ناحیه اقتصاد خراب کرد. تمام اقتصاد ما الان خراب است و از هم ریخته است که اگر چنانچه بخواهیم ما این اقتصاد را به حال اول برگردانیم، سال های طولانی با همت همه مردم، نه یک دولت این کار را می تواند بکند و نه یک قشر از اقشار مردم این کار را می توانند بکنند، تا تمام مردم دست به دست هم ندهند نمی توانند این به هم ریختگی اقتصاد را از بین ببرند.

شما ملاحظه کنید، به اسم اینکه ما می خواهیم زراعت را، دهقان ها را دهقان کنیم، تا حالا رعیت بودند و ما می خواهیم حالا دهقانشان کنیم، اصلاحات ارضی درست کردند، اصلاحات ارضی شان بعد از این مدت طولانی به اینجا منتهی شد که بکلی دهقانی از بین رفت، بکلی زراعت ما از بین رفت و الان شما در همه چیز محتاجید به خارج؛ یعنی محمدرضا این کار را کرد تا بازار درست کند از برای آمریکا و ما محتاج به او باشیم در اینکه گندم از او بیاوریم، برنج از او بیاوریم، همه چیز را، تخم مرغ از او بیاوریم یا از اسرائیل که دست نشانده آمریکاست بیاوریم. بنابراین کارهائی که این آدم کرده به عنوان اصلاح، این کارها خودش افساد بوده است. قضیه اصلاحات ارضی یک لطمه ای بر مملکت ما وارد کرده است که تا شاید بیست سال دیگر ما نتوانیم این را جبرانش بکنیم مگر همه ملت دست به هم بدهند و کمک کنند تا سال بگذرد و جبران بشود این معنا. فرهنگ ما را یک فرهنگ عقب نگه داشته درست کرده است، فرهنگ ما را این عقب نگه داشته به طوری که جوان های ما تحصیلاتشان در اینجا تحصیلات تام و تمام نیست و باید بعد از اینکه یک مدتی در اینجا یک نیمه تحصیلی کردند آن هم با این مصیبت ها، آن هم با این چیزها، باید بروند در خارج تحصیل بکنند. ما پنجاه سال است، بیشتر از پنجاه سال است دانشگاه داریم و قریب سی و چند سال است که این دانشگاه را داریم لکن چون خیانت شده است به ما، از این جهت رشد نکرده، رشد انسانی ندارد، تمام انسان ها و نیروی انسانی ما را از بین برده است این آدم.

 این آدم به واسطه نوکری که داشته، مراکز فحشا درست کرده، تلویزیونش مرکز فحشاست، رادیویش بسیاریش فحشاست، مراکزی که اجازه دادند برای اینکه باز باشد، مراکز فحشاست، اینها دست به دست هم دادند. در تهران مرکز مشروب فروشی بیشتر از کتابفروشی است، مراکز فساد دیگر الی ماشائالله است. برای چه سینمای ما مرکز فحشاست. ما با سینما مخالف نیستیم ما با مرکز فحشا مخالفیم. ما با رادیو مخالف نیستیم ما با فحشا مخالفیم. ما با تلویزیون مخالف نیستیم ما با آن چیزی که در خدمت اجانب برای عقب نگه داشتن جوانان ما و از دست دادن نیروی انسانی ماست، با آن مخالف هستیم. ما کی مخالفت کردیم با تجدد، با مراتب تجدد مظاهر تجدد وقتی که از اروپا پایش را در شرق گذاشت خصوصا در ایران، مرکز چیزی که باید از آن استفاده تمدن بکنند ما را به توحش کشانده است. سینما یکی از مظاهر تمدن است که باید در خدمت این مردم، در خدمت تربیت این مردم باشد و شما می دانید که جوان های ما را اینها به تباهی کشیده اند و همین طور سایر این جاها. ما با اینها در این جهات مخالف هستیم.

 اینها به همه معنا خیانت کرده اند به مملکت ما. و اما نفت ما، تمام نفت ما را به غیر دادند، به آمریکا و غیر از آمریکا دادند، آنی که به آمریکا دادند عوض چه گرفتند عوض، اسلحه برای پایگاه درست کردن برای آقای آمریکا. ما، هم نفت دادیم و هم پایگاه برای آنها درست کردیم. آمریکا با این حیله که این مرد هم دخالت داشت، با این حیله نفت را از ما برد و برای خودش در عوض پایگاه درست کرد یعنی اسلحه آورده اینجا که ارتش ما نمی تواند این اسلحه را استعمال بکند، باید مستشارهای آنها باشند، باید کارشناس های آنها باشند. این هم از ناحیه نفت که این نفت ما را اگر چند سال دیگر خدای نخواسته این عمر پیدا کرده بود، عمر سلطنتی پیدا کرده بود، مخازن نفت ما را تمام کرده بود، زراعت مان را هم که تمام کرده، این ملت بکلی ساقط شده بود و باید عملگی کند برای اغیار. ما که فریاد می کنیم از دست این، برای این است. خون های جوان های ما برای این جهات ریخته شده، برای اینکه آزادی می خواهیم ما. ما پنجاه سال است که در اختناق بسر بردیم، نه مطبوعات داشتیم، نه رادیوی صحیح داشتیم، نه تلویزیون صحیح داشتیم، نه خطیب توانست حرف بزند، نه اهل منبر می توانستند حرف بزنند، نه امام جماعت می توانست آزاد کار خودش را ادامه بدهد، نه هیچ یک از اقشار ملت کارشان را می توانستند ادامه بدهند و در زمان ایشان هم همین اختناق به طریق بالاتر باقی است و باقی بود ...

ما می گوئیم که خود آن آدم، دولت آن آدم، مجلس آن آدم، تمام اینها غیر قانونی است واگر ادامه به این بدهند اینها مجرمند و باید محاکمه بشوند و ما آنها را محاکمه می کنیم. من دولت تعیین می کنم، من تو دهن این دولت می زنم، من دولت تعیین می کنم، من به پشتیبانی این ملت دولت تعیین می کنم، من به واسطه اینکه ملت مرا قبول دارد (تکبیر حضار) این آقا که خودش هم خودش را قبول ندارد، رفقایش هم قبولش ندارند، ملت هم قبولش ندارد، ارتش هم قبولش ندارد، فقط آمریکا از این پشتیبانی کرده و فرستاده به ارتش دستور داده که از او پشتیبانی بکنید، انگلیس هم از این پشتیبانی کرده و گفته است که باید از این پشتیبانی بکنید. یک نفر آدمی که نه ملت قبولش دارد نه هیچ یک از طبقات ملت از هر جا بگوئید قبولش ندارند، بله چند تا از اشرار را دارند که می آورند توی خیابان ها، از خودشان هست این اشرار، فریاد هم می کنند، از این حرف ها هم می زنند لکن ملت این است، این ملت است (اشاره به حضار).

 می گوید که در یک مملکت که دو تا دولت نمی شود. خوب واضح است این، یک مملکت دو تا دولت ندارد لکن دولت غیرقانونی باید برود، تو غیرقانونی هستی، دولتی که ما می گوئیم، دولتی است که متکی به آرای ملت است، متکی به حکم خداست، تو باید یا خدا را انکار کنی یا ملت را. باید سرجایش بنشیند این آدم و یا اینکه به امر آمریکا و اینها وادار کند یک دسته ای از اشرار را این ملت را قتل عام کند. ما تا هستیم نمی گذاریم اینها سلطه پیدا کنند، ما نمی گذاریم دوباره اعاده بشود آن حیثیت سابق و آن ظلم های سابق، ما نخواهیم گذشت که محمدرضا برگردد، اینها می خواهند او را برگردانند، بیدار باشید. ای مردم! بیدار باشید، نقشه دارند می کشند، ستاد درست کرده مردیکه در آن جائی که هست، روابط دارند درست می کنند، می خواهند دوباره ما را برگردانند به آن عهدی که همه چیزمان اختناق در اختناق باشد و همه هستی ما به کام آمریکا برود. ما نخواهیم گذاشت، تا جان داریم نخواهیم گذاشت و من از خدای تبارک و تعالی سلامت همه شما را خواستار هستم و من عرض می کنم بر همه ما واجب است که این نهضت را ادامه بدهیم تا آنوقتی که اینها ساقط بشوند و ما به واسطه آرای مردم، مجلس سنا درست بکنیم و دولت اول را، دولت دائمی را (مقصود من از مجلس سنا مجلس موسسان بود، نه مجلس سنا. مجلس سنا اصلش یک حرف مزخرفی است، همیشه بوده.) تعیین بکنیم.

 و من باید یک نصحیت به ارتش بکنم و یک تشکر از یکی از ارکان ارتش، یک قشرهائی از ارتش. اما آن نصحیتی که می کنم این است که ما می خواهیم که شما مستقل باشید، ماها داریم زحمت می کشیم، ماها خون دادیم، ماها جوان دادیم، ماها حیثیت و آبرو دادیم، مشایخ ما حبس رفتند، زجر کشیدند، می خواهیم که ارتش ما مستقل باشد. آقای ارتشبد! شما نمی خواهید شما نمی خواهید مستقل باشید آقای سرلشکر! شما نمی خواهید مستقل باشید، شما می خواهید نوکر باشید من به شما نصحیت می کنم که بیائید در آغوش ملت، همان که ملت می گوید بگوئید، ما باید مستقل باشیم، ملت می گوید ارتش باید مستقل باشد، ارتش نباید زیر فرمان مستشارهای آمریکا و اجنبی باشد، شما هم بیائید، ما برای خاطر شما این حرف را می زنیم، شما هم بیائید برای خاطر خودتان این حرف را بزنید، بگوئید (ما می خواهیم مستقل باشیم، ما نمی خواهیم این مستشارها باشند.) ما که این حرف را می زنیم که ارتش باید مستقل باشد، جزای ما این است که بریزید توی خیابان خون جوان های ما را بریزید که چرا می گوئید من باید مستقل باشم ما می خواهیم تو آقا باشی.

 و اما تشکر می کنم از این قشرهائی که متصل شدند به ملت، اینها آبروی خودشان را، آبروی کشورشان را، آبروی ملت شان را اینها حفظ کردند. این درجه دارها، همافرها، افسرهای نیروی هوائی، اینها همه مورد تشکر و تمجید ما هستند و همین طور آنهائی که در اصفهان و در همدان و در سایر جاها، اینها تکلیف شرعی، ملی، کشوری خودشان را دانستند و به ملت ملحق شدند و پشتیبانی از نهضت اسلامی ملت را کردند ما از آنها تشکر می کنیم و به اینهائی که متصل نشدند می گوئیم که متصل بشوید به اینها، اسلام برای شما بهتر از کفر است، ملت برای شما بهتر از اجنبی است. ما برای شما می گوئیم این مطلب را، شما هم برای خودتان این کار را بکنید، رها بکنید این را، خیال نکنید که اگر رها کردید ما می آئیم شما را به دار می زنیم. این چیزهائی است که شماها یا کسان دیگر درست کرده اند والا این همافرها و این درجه دارها و این افسرها که آمدند و متصل شدند، ما با کمال عزت و سعادت آنها را حفظ می کنیم و ما می خواهیم که مملکت، مملکت قوی باشد، ما می خواهیم که مملکت دارای یک نظام قدرتمند باشد، ما نمی خواهیم نظام را به هم بزنیم، ما می خواهیم نظام محفوظ باشد لکن نظام ناشی از ملت در خدمت ملت، نه نظامی که دیگران سرپرستی اش را بکنند و دیگران فرمان به آن بدهند. والسلام علیکم ورحمت الله وبرکاته »



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » آیین دانایان 7 ( جمعه 90/11/14 :: ساعت 12:0 صبح )
»» پنج رهنمود ناب از امام حسن عسکری (ع)

به گزارش افکار، 5 رهنمود ناب از امام حسن عسگری علیه السلام:

1 - دو صفتى که برتر از آن چیزى نیست :
ایمان به خداوند عالم و کمک و نفع رساندن به برادران دینى ات .

2 - هیچ عزیز و صاحب اقتدارى حق را ترک نکرد مگر آنکه ذلیل و خوار شد و هیچ ذلیلى به حق تمسک نکرد مگر آنکه عزیز شد.

3 - چه بد بنده اى است آنکه دو رو باشد، و نسبت به برادران دینى خود دو زبان داشته باشد. در حضور، آنها را بستاید و از آنها تعریف کند و در غیاب از آنها مذمت و نکوهش نماید و غیبت نماید. اگر همان برادر دینى به او بخشش کند حسد ورزد، و اگر مبتلا شود خیانت نماید.

4 - پارساترین و پرهیزکارترین مردم آن کسى است که حرام را ترک کند.
5 - عبادت تنها به روزه گرفتن و نماز گزاردن نیست بلکه در این است که درباره آثار عظمت حق و عالم خلقت تفکر کنید.

«تحف العقول صفحه 516»


نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » آیین دانایان 7 ( دوشنبه 90/11/10 :: ساعت 12:0 صبح )
»» عکس/نقشه مسیر حرکت امام رضا(ع) به ایران

 

نقشه مسیر حرکت امام رضا(ع)، از مدینه تا طوس را نشان می دهد.




نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » آیین دانایان 7 ( سه شنبه 90/11/4 :: ساعت 12:0 صبح )
»» شبکه های اجتماعی و سناریوهای جدید جنگ نرم

شبکه‌های اجتماعی به یک بستر مناسب برای اجرای حملات اینترنتی، سرقت اطلاعات محرمانه و ارزشمند کاربران، انتشار و اشتراک آلودگی‌های رایانه‌ای، ویروس‌های اینترنت، لینک‌های مخرب و اجرای کلاهبرداری‌های آن‌لاین شده‌اند.

بسیاری از صاحب‌نظران بر این باورند که نقش شبکه‌های اجتماعی در ایجاد بستر برای جاسوسی بسیار بالاست. با گسترش استفاده از شبکه‌های اجتماعی مانند "فیس‌بوک"، "توئیتر"، "گوگل پلاس" و ... موضوع امنیت در این بخش از فضای مجازی نیز مورد نظر صاحب‌نظران و همچنین کاربران قرار گرفته است.


شبکه‌های اجتماعی، به دلایل بسیار، به یک بستر مناسب برای ترتیب و اجرای حملات اینترنتی، سرقت اطلاعات محرمانه و ارزشمند کاربران، انتشار و اشتراک آلودگی‌های رایانه‌ای، ویروس‌های اینترنت، لینک‌های مخرب و اجرای کلاهبرداری‌های آن‌لاین تبدیل شده‌اند.هر چند مسئولان فیس‌بوک می گویند برای افزایش امنیت این شبکه‌اجتماعی، هر کاری که لازم بوده را انجام داده‌اند و همواره به راه‌های جدید برای افزایش قابلیت‌های حفاظتی این شبکه مهم می‌اندیشند، اما بسیاری از کارشناسان امنیتی به سطح اقدامات و تدابیر امنیتی اتخاذ شده به وسیله شبکه‌های اجتماعی خوشبین نیستند.

بر اساس اعلام شرکت امنیتی "Panda Security"، شرایط فعلی امنیت در شبکه‌های اجتماعی تا حد زیادی متاثر از فربه شدن این شبکه‌ها به علت هجوم کاربران عادی‌تر اینترنت به استفاده از خدمات و مزیت‌های شبکه‌های اجتماعی است و اینکه شرایط ناامن این شبکه‌ها تماما به علت سهل‌انگاری یا عدم اتخاذ تدابیر حفاظتی صحیح از سوی مسئولان آنهاست کمی غیرمنصفانه است؛ هرچند نباید احتمال سوءاستفاده‌های سیاسی، اجتماعی و یا اطلاعاتی از سوی شبکه‌های اجتماعی را از نظر دور نگاه داشت.

فیس‌بوک که بیش از 800 میلیون کاربر فعال دارد، وبگردی میلیون‌ها کاربری را هم که عضو این وبگاه شبکه‌سازی اجتماعی نیستند به دقت ردیابی می‌کند. اما اخیرا نیز ارتش آمریکا صراحتا وارد شبکه‌های اجتماعی شده است و در حال فعالیت در راستای اهداف کاخ‌سفید است.

چندی پیش روزنامه انگلیسی "گاردین" در گزارشی نوشت که نیروهای ارتش آمریکا از پایگاه هوایی مک‌دیل در کالیفرنیا با استفاده از نرم‌افزاری رایانه‌ای، کاربران جعلی را برای انجام تبلیغات به نفع آمریکا در اینترنت ایجاد می‌کنند.‌ روزنامه گاردین انگلیس گزارشی را درباره عملیات جاسوسی آمریکا در رسانه‌های اجتماعی و ایجاد کاربری‌های جعلی در رسانه‌های اجتماعی برای انجام تبلیغات به نفع آمریکا منتشر کرد که در آن آمده است: نرم‌افزار "عروسک زاپاس" ارتش با خلق هویت‌های جعلی به دنبال انجام تبلیغات به نفع آمریکا است.ارتش ایالات‌متحده در حال تولید نرم‌افزاری است که اجازه می‌دهد به شکلی محرمانه با خلق شخصیت‌های کاذب در سایت‌های رسانه اجتماعی دست برده، بر گفتگوهای اینترنتی تاثیر گذاشته و فضای تبلیغاتی را به نفع آمریکا سازماندهی کند.

یک شرکت مستقر در کالیفرنیا برنده مناقصه فرماندهی مرکزی ارتش آمریکا (Centcom) به عنوان متولی نظارت بر عملیات نظامی ایالات‌متحده در خاورمیانه و آسیای‌مرکزی برای تولید نرم‌افزاری موسوم به "سرویس مدیریت شخصیت آنلاین" شده که به پرسنل نظامی امکان می‌دهد به طور همزمان با 10 هویت مجازی به ظاهر ساکن در مناطق مختلف دنیا در فضاهای مجازی حضور پیدا کنند. گمان می‌رود منتقدان از این روند که به ارتش آمریکا اجازه می‌دهد نوعی اجماع دروغین در مباحثات آنلاین ایجاد کرده، افراد دگراندیش را به حاشیه برانند و تفاسیر یا گزارشاتی را که همسو با اهدافشان نیست در نطفه خفه کند ابراز ناخرسندی کردند.

افشای این مسئله که ارتش آمریکا در حال خلق شخصیت‌های کاذب آنلاین است -که نزد کاربران شبکه‌های اجتماعی به عروسک زاپاس شهرت دارد- همچنین ممکن است سایر دولت‌ها، شرکت‌های خصوصی و سازمان‌های غیردولتی را به الگوبرداری از این رویه ترغیب کند. در چارچوب قرارداد فرماندهی مرکزی ارتش آمریکا، هر یک از شخصیت‌های کاذب آنلاین باید پیشینه‌ای متقاعد کننده، مشخصات قابل‌قبول و جزئیات باشد که آن را واقعی جلوه دهد و تا 50 اپراتور مستقر در آمریکا باید قادر به استفاده از آنها در ایستگاه‌های کاری "بدون ترس از شناسایی شدن به وسیله نیروهای متخاصم پیشرفته" باشند.

"بیل اسپیکز"، سخنگوی فرماندهی مرکزی ارتش آمریکا می‌گوید: «این فناوری قابلیت فعالیت‌های مشارکتی مخفیانه در وبلاگ‌ها در وب‌سایت‌های خارجی برای قادر ساختن ما به مقابله با افراطیون متخاصم و تبلیغات دشمن در خارج از ایالات‌متحده را دارد.»

وی می‌افزاید: «هیچ‌یک از این اقدامات به زبان انگلیسی نخواهد بود چرا که "تعامل با مخاطبان آمریکایی" با این فناوری غیرقانونی است و هرگونه استفاده از زبان انگلیسی در شبکه‌های اجتماعی از سوی فرماندهی مرکزی ارتش آمریکا شفاف‌سازی می‌شود. زبان‌هایی که قرار است از این برنامه استفاده شود عربی، فارسی، اردو و پشتو است.»

البته در قضایای فتنه 88 نیز عملکرد رسانه های اجتماعی در هدایت آشوب‌ها کاملا هویدا بود. مهمترین ابزارهایی که هادیان فتنه 88 برای ایجاد شکاف میان مردم و حکومت و حتی مردم با مردم طی حوادث سال 88 از آن بهره بردند، فضای مجازی و علی الخصوص شبکه‌های اجتماعی بود. طی این حوادث وبلاگ‌ها ، وب سایت‌ها و از همه مهمتر شبکه‌های اجتماعی نقش بی بدیلی در بحران‌زایی ، ایجاد شبهه و هدایت افکار عمومی بر عهده داشتند . این سایت ها با پوشش گسترده اخبار اغتشاش ها ، تئوریزه سازی شبهات ، تغذیه فکری هادیان براندازی در حقیقت به اتاق راهبردی بحران و ناامنی در کشور تبدیل شده بودند. البته این عملکرد تنها در زمان بحران بود. تاثیرات شبکه‌های اجتماعی بر تحولات اجتماعی بسیار اساسی‌تر از هدایت یک آشوب خیابانی بوده است که سربسته می توان به تغییر الگوهای رفتاری، تشدید مدرنیته خواهی، اشاعه فحشا، تقویت و بسط طبقه متوسط و... اشاره کرد.

سهیل بنی‌فاطمه/منبع: رسالت



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » آیین دانایان 7 ( سه شنبه 90/10/27 :: ساعت 7:0 عصر )
<   <<   6   7   8   9      >
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

هفته ی بسیج گرامی باد
www.shayeaat.ir
چگونه گرفتار کلاهبرداران سایبری نشویم
به صورت تخصصی وبلاگنویسی کنید
مختصری از زندگانى حضرت امام صادق (علیهالسلام)
7 نفر اول جهنم را بشناسید
واکنش به انفجارهای مساجد در عربستان و کویت
تا چند روز دیگر دنیا به آخر خواهد رسید؟
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 123
>> بازدید دیروز: 3
>> مجموع بازدیدها: 29080
» درباره من

آیین دانایان 7

» آرشیو مطالب
تیر 91
خرداد 91
اردیبهشت 91
فروردین 91
اسفند 90
بهمن 90
دی 90
آذر 90
آبان 90
مهر 90
مرداد 90
مرداد 91
شهریور 91
مهر 91
آبان 91
آذر 91

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان


» طراح قالب